محل تبلیغات شما
با سلام و ادب خدمت همه ی دوستان عزیزم و همه کسانی که هنوز میان و به وبلاگ من سر می زنن می دونم کم میام و کم می نویسم ولی واقعا اگه شرایطم رو می دونستین بهم حق می دادین ولی بازم از همه ی شما عزیزان به خاطر کمرنگ بودنم عذرخواهم قبلا نوشته بودم که پای پسربزرگه در فوتبال آسیب دید و رباط صلیبی پاش پاره شد. خب دنبال جراحی پاش بودیم . دکتر خوبی مشهد هست که متخصص عمل زانوست . دیگه هماهنگی های لازم انجام گرفت و قرار شد روز عمل خونواده ما و خونواده عروسم صبح زود بریم پیششون خب ساعت 4 صبح راه افتادیم و هشت تقریبا اونجا بودیم پسربزرگه آماده بستری بود که دم در گفتن بیمه مشکل داره و اسمش توی لیست نمیاد خب عملش هزینه بر بود و باید 10 میلیون واریز می کردیم البته این مبلغ موجود بود ولی پسربزرگه قبول نمی کرد و می گفت اگه قرار باشه پول بدین من پام رو عمل نمی کنم خلاصه پدر عروسم زنگ زد شرکت بیمه و ازشون خواست یه نامه تاییدیه بدن که آره این شخص بیمه اش رو واریز کرده ماه به ماه و منعی برای بستری نداره که گفتن ما همچین نامه ای نمیدیم چون دانشگاهی که پسربزرگه اونجا کار میکنه پول مرداد ماه رو واریز نکرده اینا هم لیست بیمه رو بستن  بعدش پدر عروسم شاکی شد که به بیمه شده چه ربطی داره مشکل شما؟؟ و اگه برگه تاییدیه ندین خبرنگارا رو خبر می کنم و قطع کرد یه ربع بعدش رییس بیمه زنگ زد و گفت که بیایید و برگه را بگیرید ساعت 11 صبح بود مریض باید ساعت 1 و نیم تو اتاق عمل حضور می داشت ولی هنوز در راهروی بیمارستان برای بستری شدن سرگردان بود دیگه همراه مریض رفتیم شرکت بیمه و با کلی دوندگی نامه تاییده را اخذ کردیم و برگشتیم بیمارستان حالا ساعت 12 و نیم بود خب مریض بالاخره بستری شد با کلی استرس و خستگی با صحبتی که با دکترش انجام گرفت قرار شد آخرین نفر یعنی ساعت 6 عمل جراحی انجام بگیره به قدری من اونروز استرس بهم وارد شد و ناراحت شدم که فشارم رفت بالا سرم گیج می رفت و تلو تلو می خوردم حالت تهوع داشتم و مدام گل به روتون دیگه خواهرم منو برد قسمت اورژانس فشارم رو 14 بود برای منی که همیشه فشارم رو 10 یا 11 بود این فشار بالا  محسوب میشد البته استدلال دکتر این بود. یه قرص زیر زبونی بهم دادن و رو تخت دراز کشیدم تا حالم بهتر شه اینجوری شد که منی که می خواستم مراقب پسرم باشم و ازش پرستاری کنم خودم پرستار لازم شدم در هر صورت به خیر گذشت پای پسرجان عمل شد و الان داره مراحل فیزیوتراپی رو می گذرونه و خدا رو شکر بهتره خودمم خوبم یه دستگاه فشارسنج خریدم که گاه گاهی فشارم رو بگیرم امیدوارم هیچکدومتون درگیر بیماری و بیمارستان و بیمه نشید. آمین یا رب العالمین      

یه ماه دوست داشتنی

سال نو پیشاپیش مبارک

آسمان همه جا یک رنگ نیست

رو ,بیمه ,عمل ,ساعت ,ولی ,خب ,فشارم رو ,زنگ زد ,پدر عروسم ,شرکت بیمه ,برای بستری

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

sucessfully خرید گن لاغری لاغر کردن دست های چاق و درشت گن دست چیست ورق کابینت MDF stanontome icukemheath دختر بابا راهپیمایی وحدت آفرین مردم خاش علیه ناآرامی های اخیر کشور پزشک دام siopomehrca smitadevpon